مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)
باز پیمان بست دل، با دلبری پیمانگسل
سِحر چشمش چشمبند و بند زُلفش جانگسل
دوستکُش، بیگانهپرور، دیرجوش و زودرنج
سُستپیمان، سختدل، مُشکلپسند، آسانگُسل
در نگاه تُند چون قاتل ز مجرم جانستان
در عطای بوسه چون سیر از گرسنه نانگسل
لفظ آتشبار او یاسآور و امّیدسوز
نرگس بیمار او درد افکن و درمانگسل
غمزهاش در دلبری یغماگر و مردمفریب
طُرهاش در کافری تقویکش و ایمانگسل
دست هجرش فرشِ عیش و صفحهٔ شادینورد
شور عشقش بیخِ عمر و رشتهٔ عمرانگسل
انبساط روح را با جوهر حرمانزدای
ارتباط وصل را با خنجر هجرانگسل
لعل گوهربیز او گاهِ سخن مرجانفروش
مژهٔ خونریز او وقت غضب شریانگسل
نیست دل ز ایران گسستن خوش ولی ترسم «بهار»
دل ز ایران بگسلد ز این فتنهٔ ایرانگسل
ملکالشعرای بهار