ای که مایوس از همه سویی به سوی عشق رو کن/ نظام وفا
مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)
ای که مأیوس از همه سویی بهسوی عشق رو کن
قبلهی دلهاست اینجا هرچه خواهی آرزو کن
تا دلی آتش نگیرد حرف جانسوزی نگوید
حال ما خواهی اگر در گفتهی ما جستوجو کن
زردرویی در میان گلرخان عیب است بر من
روی زردم را بهخون ای دیده گاهی شستشو کن
چرخ کجرو نیست تو کجبینی ای دور از حقیقت
گر همهکس را نکو خواهی برو خود را نکو کن.!.
چون خیالِ دوست من چیزی نشاطآور ندیدم
هر زمان افسردهدل گشتی، نظاما! یاد او کن
نظام وفا
1267-1343
آران کاشان - تهران
[«حقیقت.!.» هرگز نباید قربانی شود.!.]