http://persianpoetry.blogfa.com

از مال جهان ز کهنه و نو/ ایرج میرزا

 

پند و اندرز جناب ایرج میرزا به فرزند

از مال جهان ز کُهنه و نو

دارم پسری به نام خسرو

هرچند که سال او چهار است

پیداست که طفل هوشیار است

در دیده‌ی من چنین نماید

بر دیده‌‌ی غیر تا چه آید

هرچند که طفل زشت باشد

در چشم پدر بهشت باشد...

ایرج میرزا/ منتقد اجتماعی/ مثنوی‌

»» ادامه شعر...

وه چه خوب آمدی صفا کردی/ ایرج میرزا

 

مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)

خیر مقدم و گله

وه! چه خوب آمدی صفا کردی

چه عجب شد که یاد ما کردی

ای بسا آرزوت می‌کردم

خوب شد آمدی صفا کردی

آفتاب از کدام سمت دمید

که تو امروز یاد ما کردی

از چه دستی، سحر بلند شدی

که تَفَقُّد به بینوا کردی

قلم پا به اختیار تو بود

یا ز سهوالقلم خطا کردی

بی‌وفایی مگر چه عیبی داشت

که پشیمان شدی وفا کردی

شب مگر خوابِ تازه دیدی تو

که سحر یاد آشنا کردی

هیچ دیدی که اندر این مدت

از فراقت به ما چه‌ها کردی

دست بردار از دلم ای شاه

که تو این مُلک را گدا کردی

با تو هیچ آشتی نخواهم کرد

با همان پا که آمدی برگرد.!.

ایرج میرزا / شاعر و منتقد اجتماعی

ای دوست به ذات حق تعالی سوگند/ ایرج میرزا

 

ای دوست به ذات حق تعالی سوگند

کز هجر تو ساعتی نیم من خرسند

وز یاد تو هیچ‌گه تغافل نکنم

تا حشر اگر برند بندم از بند

جناب ایرج میرزا

http://persianpoetry.blogfa.com/category/28/25

هر وقت که دیدی غضبت رو آورد / ایرج میرزا

 

هر وقت که دیدی غَضَبت رو آورد

از یک تا صد شُماره کن ای سره مرد

در ضمنِ شماره عقلت آید سرِ جای

دیگر نکنی آنچه نمی‌باید کرد

جناب ایرج میرزا

http://persianpoetry.blogfa.com/category/28/25

آزرده ام از آن بت بسیار ناز کن/ ایرج میرزا

 

آزرده‌ام از آن بت بسیار ناز کن

پا از گلیم خویش فزون‌تر دراز کن

با آن که از رخش خط مشکین دمیده باز

آن تُرک ناز کن نشود تَرک ناز کن

از چشم بد کنند همه خلق احتراز

من گشته‌ام ز چشم نکو احتراز کن...

جناب ایرج میرزا

»» ادامه شعر...