http://persianpoetry.blogfa.com

آمیخته شد نگاه من با نوروز/

 

آمیخته شد نگاه من با نوروز

با هر گُلِ این بهار آتش افروز

تا سال دگر دست به دستت باشم

صَد سَبزه گِره زدم به یادت امروز.!.

http://persianpoetry.blogfa.com

مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)

می خرامد در میان سبزه زار دختر ناز بهار/ شهراد میدری

 

می‌خرامد در میان سبزه‌زار

دختر ناز بهار

بر تنش پیراهن سبزِ گُل‌آرای حریر

گیسوانش خوشه‌ی زرّین گندم

ساقه‌هایی ریخته تا ساقِ پا چون آبشار

گونه‌هایش سیب سرخ و

گردن‌آویزش تمشک و

بر لبش شهدِ انار

می‌خرامد در میان سبزه‌زار

دختر ناز بهار...

شهراد مِیْدَری

»» ادامه شعر...

گل به فصل بهار می خندد/ ابن حسام خوسفی

 

گُل به فصل بهار می‌خندد

سبزه بر مرغزار می‌خندد

غنچه‌ی دلگشای تنگ‌دهان

چون لبِ لعلِ یار می‌خندد

ابر بر لاله‌زار می‌گرید

لاله بر کوهسار می‌خندد...

ابن‌ حِسام خوسْفْی

»» ادامه شعر...

می رسد از ره خرامان نو بهار/ میرجلال الدین کزازی

 

سروده بهار و یار

می‌رسد از ره بهار گُل‌نشان

گُل‌نشان و گُل‌کشان و گل‌فشان

سبز در سبز است و سرخا سرخ نیز

رنگ ریز و رنگ بیز و رنگ خیز

ورد در ورد است و گُل در گُل، نگر

پرنیان باغ و راغ و دشت و در

از سمن، دشت و دمن، باغ و چمن

شاد و شاداب است، هم‌چون جان من...

دکتر میر جلال‌الدین کزازی

»» ادامه شعر...

عید نوروز اول سال است .../ ایرج میرزا

 

عید نوروز

عید نوروز و اول سال است

روز عیش و نشاط اطفال است

همه آن روز رخت نو پوشند

چای و شربت به خوش‌دلی نوشند

پسر خوب روز عید اندر

روز اوّل به خدمت مادر

دست برگردنش کند چون طوق

سرو دستش ببوسد از سر شوق

گوید اين عیدِ تو مبارک‌باد

صد چنین سالِ نو ببینی شاد

بعد آید به دست بوس پدر

بوسه بخشد پدر به روی پسر

پسر بد چو روز عید شود

از همه چيز ناامید شود

نه پدر دوست داردش نه عمو

نه کسی عیدی آورد بر او

عیدی آن روز حق آن پسر است

که نجیب و شریف و با هنر است

ايرج ميرزا

http://persianpoetry.blogfa.com/category/28/25