http://persianpoetry.blogfa.com

يک روز رسد نشاط اندازۀ دشت/ مجتبی کاشانی

 

مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)

افسانه زندگی

يک روز رسد غمی به اندازۀ کوه

يک روز رسد نشاط اندازۀ دشت

افسانۀ زندگی چنین است عزيز

در سایۀ کوه بايد از دشت گذشت

محتبی کاشانی

حق نداریم هوا را آلوده کنیم... / مجتبی کاشانی

 

مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)

غمِ خود را در خویش نگه مى‌دارم

و نمى‌پاشم دردِ دلِ خود را بَر باد.!.

چونکه مى‌پندارم

«حق نداریم! هوا را آلوده کنیم!»

مجتبی کاشانی/ گزیده کوتاه

متن کامل شعر در لینک زیر...↓

http://persianpoetry.blogfa.com/post/7894

تو بهاری آری شعر سبزم را خواند.../ مجتبی کاشانی

 

« پایان راه »

تو...! بهاری...

آری...!

شعر سبزم را خواند

و کتابم را بست و نشست،

من دلش را از لای نگاهش دیدم

که به من مى‌خندد

و به خود مى‌گوید:

« مثل اینکه شاعر، اهلِ آبادى نیست!

دل بیهوده‌ی خوش‌باورِ شادى دارد

که نمى‌خواهد غم را اقرار کند.»

من به او گفتم:

خیر...

اهلِ اینجایم من

اهلِ همسایگىِ دَردِ شما...

مجتبی کاشانی/ سالک

»» ادامه شعر...

تا به کی حسن خود و عیب مرا می‌شمری / مجتبی کاشانی/ سالک

 

تا به کی حُسن خود و عیب مرا می‌شمری

خوب و بد این همه آثارِ من و توست گُلم!

مجتبی کاشانی/ سالک

http://persianpoetry.blogfa.com/category/180/71

صد بحر برابری به کوثر نکنند/ مجتبی کاشانی

 

صد بحر برابری به کوثر نکنند

وان باده آتشین به ساغر نکنند

عشّاق جهان اگر برآیند به هم

در عشق برابری به مادر نکنند

مجتبی کاشانی

http://persianpoetry.blogfa.com/category/180/71

خانه ام هر جا بود کاش در فاصله ای دورتر از بانگ سياست ها/ مجتبی کاشانی

 

...خانه ام هر جا بود

کاش! در فاصله‌ای دورتر از بانگ سياست‌ها بود

کاش! معنای سياست اين بود

که قفس‌ها را در حبس کنيم

تا نفس‌ها آزاد شوند

کسی از راه قفس نان نخورد

و کبوتر نفروشد به کسی...

مجتبی کاشانی/ سالک

http://persianpoetry.blogfa.com/category/180/71