http://persianpoetry.blogfa.com

هلیا! گریز اصل زندگی است/ نادر ابراهیمی

 

مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)

گریز

هلیا! گریز اصل زندگی است

گریز از هر آنچه اجبار را توجیه می‏‌کند

بیا بگریزیم

ما همه در اسارت خاک بودیم

ما از خاک نبود که گریختیم

از آن‌ها گریختیم که حرمت زمین را

به گام‌های آلوده می‏‌شکستند

هلیای من!

ما را هیچ‌کس...

نادر ابراهیمی

»» ادامه شعر...

ای وطن ای سلامم ای سرودم.../ نادر ابراهیمی/ تصنیف و ترانه

 

«تصویر وطن»

آهنگ‌ساز و رهبر نوازندگان: فریدون شهبازیان

خواننده: محمد نوری

ای سلامم، ای سرودم

ای نگهبان وجودم

ای غمم تو، شادی ام تو

مایه آزادی‌ام تو

ای وطن...!

ای دلیل زنده بودن

ای سرودی صادقانه

ای دلیل زنده ماندن

جان پناهی جاودانه

ای وطن...!

هم‌چو رویش در بهاران...

نادر ابراهیمی

متن کامل شعر در ادامه... ↓

»» ادامه شعر...

ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود/ نادر ابراهیمی

 

سفر به‌خاطر وطن

ما برای پرسیدن نام گلی ناشناس

چه سفرها كرده‌ایم

چه سفرها كرده‌ایم

ما برای بوسیدنِ خاك سر قله‌ها

چه خطرها كرده‌ایم

چه خطرها كرده‌ایم

ما برای آنكه ایران گوهری تابان شود

خون دل‌ها خورده‌ایم

خون دل‌ها خورده‌ایم

ما برای آنكه ایران خانه‌ی خوبان شود

رنج دوران برده‌ایم

رنج دوران برده‌ایم

ما برای بوئیدن بوی گل نسترن

چه سفرها كرده‌ایم

چه سفرها كرده‌ایم

ما برای نوشیدن شورابه‌های كویر

چه خطرها كرده‌ایم

چه خطرها كرده‌ایم

ما برای خواندنِ این قصه عشق به خاك

خون دل‌ها خورده‌ایم

خون دل‌ها خورده‌ایم

ما برای جاودانه ماندنِ این عشق پاك

رنج دوران برده‌ایم

رنج دوران برده‌ایم

نادر ابراهیمی

تنظیم كننده برای اركستر و رهبر گروه نوازندگان:

فریدون شهبازیان

خواننده: محمد نوری

http://persianpoetry.blogfa.com/category/208/90

ای سلامم ای سرودم/ نادر ابراهیمی

 

تصویر وطن

ای سلامم، ای سرودم

ای نگهبان وجودم

ای غمم تو، شادی‌ام تو

مایه آزادی‌ام تو...

ای وطن!

ای دلیل زنده بودن

ای سرودی صادقانه

ای دلیل زنده ماندن

جان‌پناهی...

نادر ابراهیمی

»» ادامه شعر...

انسان آهسته آهسته عقب نشینی می کند ... نادر ابراهیمی

 

انسان آهسته آهسته عقب نشینی می کند

هیچ کس یکباره معتاد نمی شود

یکباره سقوط نمی کند

یکباره وا نمی دهد

یکباره خسته نمی شود، رنگ عوض نمی کند.

تبدیل نمی شود و از دست نمی دهد

زندگی بسیار آهسته از شکل می افتد

و تکرار و خستگی بسیار موذیانه و پاورچین رخنه می کند

باید بسیار هشیار باشیم

و نخستین تلنگر های را به هنگام

و حتی قبل از آن که خود به فرود آید احساس کنیم

خستگی نباید بهانه ای شود

برای آن که کاری را که درست می دانیم رها کنیم

و انجامش را مختصری به تعویق اندازیم

قدم اول را اگر به سوی حذف چیزهای خوب برداریم

شک مکن

که قدم های بعدی را شتابان بر خواهیم داشت

ما باید تا آخرین روز زندگی مان

که این گونه به دشواری بر پا نگهش داشته ایم تازه بمانیم

به خدا قسم که این حق ماست.

نادر ابراهیمی

http://persianpoetry.blogfa.com