http://persianpoetry.blogfa.com

دیشب همه شب در برم آن سلسله مو بود/ پژمان بختیاری/ مستزاد

 

من بودم و او بود

دیشب همه‌شب در بَرَم آن سلسله‌مو بود

من بودم و او بود

مِی بود و صفا بود و صبا بود و سبو بود

من بودم و او بود

دامان چمن پُرگُل و در دامن گلزار

من بودم و دلدار

مه دلکش و گل نغز و هوا غالیه‌بو بود

من بودم و او بود

آنگه که چمن بود پر از نغمه‌ی بلبل...

پژمان بختیاری/ مستزاد

»» ادامه شعر...

بیدی و جوی آبی و دشتی و منظری/ پژمان بختیاری

 

مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)

آرزوی محدود

بیدی و جویِ آبی و دشتی و منظری

گیسویِ تار و مویِ دلاویزِ دختری

این آرزوست در دلِ زیباپرست من

نه شوق کشوری نه تمنّای لشکری

شاگرد حافظیم و به‌ گیتی نخواستیم

جز دفتری و گوشه‌ی باغی و دلبری

در این جهانِ کُهنه که در اختیار ماست

خوش‌تر ز مُلک عشق نجستیم کشوری

زنهار! هم‌چو آینه عیبِ کسان مبین

رو محو شو به دیدن آیینه‌منظری

پژمان بختیاری

آری، انسانِ ناکاسته (رشدیافته) مهربان و مهرآور است.!.

http://persianpoetry.blogfa.com/category/167/42

گذشت آنکه تو سر خیل دلبران بودی/ پژمان بختیاری

 

مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)

گذشت آنکه تو سرخیل دلبران بودی

خدای عشق من و شاه دختران بودی

گذشت آنکه زِ درگاه خویش می‌راندی

مرا به تلخی وُ شیرینِ دیگران بودی

به غیرِ خاطره‌ای دل‌نواز باقی نیست

از آن زمان که تو سلطان دلبران بودی...

پژمان بختیاری

»» ادامه شعر...

آتشی در سینه دارم جاودانی/ پژمان بختیاری

 

مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)

آتشی در سینه دارم جاودانی

عمر من مرگی است نامش زندگانی

رحمتی كن كز غمت جان می‌سپارم

بیش از این من طاقت هجران ندارم

كی نهی بر سرم پای ای پری! از وفاداری

شد تمام اشک من بس در غمت كرده‌ام زاری...

پژمان بختیاری

»» ادامه شعر...

خوش آن روزگاران که یارم تو بودی/ پژمان بختیاری

 

خُوش آن روزگاران که یارم تو بودی

قرار دل بی‌قرارم تو بودی

جهان پُر غزل بود و گیتی پُر از گُل

که چون تازه‌گل در کنارم تو بودی

نبودم به دل گردی از ناامیدی

که در جانِ امیدوارم تو بودی

دلم بود خرّم ز شب زنده‌داری

که در چشم شب زنده‌دارم تو بودی

گُلم تو، مِی‌ام تو، سرودم تو، جان تو

امیدم تو، عشقم تو، یارم تو بودی

ز سامان کارم حکایت چه پرسی؟

چو آغاز و انجام کارم تو بودی

پژمان بختیاری

مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)

بودم آن شب مست رویاهای او/ پژمان بختیاری

 

بودم آن شب مست رؤیاهای او

چون گشودم دیده در بر دیدمش

از نشاط باده یا افسون عشق

از همه شب دلرباتر دیدمش...

پژمان بختیاری

»» ادامه شعر...