در شهر یکی نیست چو چشمان تو خونریز
من شهر نشابورم و تو لشکر چنگیز
ای اشک توام باده و چشم تو پیاله
از زلف تو سرشارم و از چشم تو لبریز
پرهیزگران را چه نیازی است به توبه
یا توبهگران را چه نیازی است به پرهیز
هر روز یکی خشت میافتد به سرِ ما
ای سقف ترکخورده، به یک باره فرو ریز
ای آینهی " لَسْتَ عَلَیْهِم بِمُسَیْطِرِِ"
دریاب مرا، حضرت شمس الحق تبریز !
علیرضا قزوه
آیه 22 سوره: غاشیة
« لَسْتَ عَلَیْهِم بِمُصَیْطِرٍ
تو بر ایشان تسلط و سیطره نداری
**تفسیر:**
تو هرگز بر آنان چیرگى و سلطهاى ندارى
که به ایمان و اسلام اجبارشان سازى
و دین را در دلهاى آنان جاى دهى.
پس وظیفه تو روشنگرى
و اندرزدهى و اندیشاندن است
بنابراین به همین کار بزرگ بسنده نما
و در راه رساندن پیام خدا شکیبایى پیشه ساز. ↓
http://persianpoetry.blogfa.com/category/121/46
+ نوشته شده در جمعه ۲۲ مرداد ۱۴۰۰ توسط : سامیار کشتکار
|