http://persianpoetry.blogfa.com

به مصر رفتم و آثار باستان ديدم/ صادق سرمد

 

به مصر رفتم و آثار باستان ديدم

به چشم آنچه شنيدم ز داستان ديدم

بسى چنين و چنان خوانده بودم از تاريخ

چنان فتاد نصيبم كه آنچنان ديدم

گواه قدرت شاهان آسمان درگاه

بسى هرم ز زمين سر به آسمان ديدم...

صادق سرمد

»» ادامه شعر...

میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت/ صادق سرمد

 

میخانه اگر ساقی صاحب‌نظری داشت

مِی‌خواری و مَستی ره و رسم دگری داشت

پیمانه نمی‌داد به پیمان‌شکنان باز

ساقی اگر از حالت مجلس خبری داشت

بیدادگری شیوه‌ی مرضیه نمی‌شد

این شهر اگر دادرس و دادگری داشت...

صادق سرمد

»» ادامه شعر...

کاخ آن باشد که جز دادش پی بنیاد نیست/ صادق سرمد

 

کاخ آن باشد که جز دادش پی وُ بنیاد نیست

کاخ آن نبود که بنیادش به‌جز بیداد نیست

کاخ کسری جفتِ نامِ نیک بینی هنوز

این ز سقف آهنین وز پایه پولاد نیست

این دوام دولت از فیض عدالت‌گستری است

ورنه در خشت و گِل این اندازه استعداد نیست...

صادق سرمد

متن کامل شعر در ادامه... ↓

»» ادامه شعر...

چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد/ صادق سرمد

 

چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد

چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس پریده باشد

پر و بال ما بریدند و درِ قفس گشودند

چه رها! چه بسته! مرغی که پَرش بُریده باشد

من از آن یکی گزیدم که بجز یکی ندیدم

که میان جمله خوبان به صفت گزیده باشد...

صادق سرمد

»» ادامه شعر...

هر جا که سفر کردم تو هم‌ سفرم بودی/ صادق سرمد

 

هرجا که سفر کردم تو هم‌سفرم بودی

وز هر طرفی رفتم تو راهبرم بودی

با هرکه سخن گفتم پاسخ ز تو بشنفتم

بر هرکه نظر کردم تو در نظرم بودی

هر شب که قمر تابيد هر صبح که سر زد شمس

در گردش روز و شب شمس و قمرم بودی...

صادق سرمد

»» ادامه شعر...