یه نفر بالای برجش لم داده توی جکوزی/ یغما گلرویی
مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)
یه نفر بالای بُرجش لم داده توی جکوزی
یه نفر آرزو داره که حموم بره یه روزی
یه نفر برای گربهش میخره ژامبون اعلا
یکی واسه لقمهای نون میره از دیوارا بالا!
یه نفر جرینگی میده خونبها رو تو تصادف
یکی دیگه واسه صنار، توی حبس میپوسه مف مف
یکی آخرای هفته، میره «ساحل قناری» !
یکی جون میکنه اما باز میمونه تویِ نداری!
یه جای شهر برای شام، صدتا کبک پرکنده میشن
یه جای دیگه سرشام، سفرهها شرمنده میشن!
فاصله خیلی زیاده از سر برج تا زیر پل،
آخه تا کی باید این درد، این عذاب بشه تحمل؟!
یغما گلرویی
نگارش محاورهای