یارای گریه نیست به آهی بسنده کن/ سجاد سامانی
یارای گریه نیست، به آهی بَسنده کن
آری...! به آه گاهبهگاهی بَسنده کن
درد دل تو را چه کسی گوش میکند؟
ای در جهان غریب! به چاهی بَسنده کن
دستت به گیسوان رهایش نمیرسد
از دوردستها به نگاهی بَسنده کن
سرمستی صواب اگر کارساز نیست
گاهی به آه بعد گناهی بَسنده کن
اهل نظر نگاه به دنیا نمیکنند
تنها به یاد چشمِ سیاهی بَسنده کن
سجاد سامانی
http://persianpoetry.blogfa.com/category/217/98
مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)