یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن/ کاظم بهمنی
مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشمها بیشتر از حنجرهها میفهمند.!.
کاظم بهمنی
متن کامل شعر در لینک زیر ↓
مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشمها بیشتر از حنجرهها میفهمند.!.
کاظم بهمنی
متن کامل شعر در لینک زیر ↓
مرا به خَلسه میبرد حضور ناگهانیات
سلام و حالپرسی و شروع خوش زبانیات
فقط نه کوچه باغ ما فقط نه اینکه این محل
احاطه کرده شهر را شعاع مهربانیات
دوباره عهد میکنی که نشکنی دل مرا
چه وعدهها که میدهی به رغم ناتوانیات...
کاظم بهمنی
سه تار
به رفتن تو سفر نه، فرار می گویند
به این طریقۀ بازی قمار می گویند
به یک نفر که شبیه تو دلربا باشد
هنوز مثل گذشته «نگار» می گویند
اگر چه در پی آهو دویده ام چون شیر
به من اهالی جنگل شکار می گویند...
کاظم بهمنی
تو ماه بودی و بُوسیدنت نمی دانی
چه ساده داشت مرا هم بلند قد می کرد..!
کاظم بهمنی
زَمین شناسِ حقیری تو را رَصد می کرد
به تو ستارۀ خوبم نگاه بَد می کرد
کاظم بهمنی
[«حقیقت.!.» هرگز نباید قربانی شود.!.]