یک درخت پیرم و سهم تبرها می‌شوم

مرده‌ام، دارم خوراک جانورها می‌شوم

بی‌خیال از رنجِ فریادم ترد‌ّد می‌کنند

باعث لبخند تلخ رهگذرها می‌شوم

با زبان لال خود حس می‌کنم این روزها

هم‌نشین و هم‌کلام کور و کرها می‌شوم

هیچ‌کس دیگر کنارم نیست، می‌ترسم از این

این‌که دارم مثل مفقود الاثرها می‌شوم

نجمه زارع

شاعری از قلب ایران= استان فارس/کازرون

سلام دنیا: آذر 61 بدرود دنیا: شهریور 84