در شهر عشق رسمِ وفا نیست، بگذریم

یارای گفتن گله‌ها نیست، بگذریم


دردی است در دلم که دوایش نگاه توست

دردا که درد هست و دوا نیست، بگذریم


گفتی رقیب با من تنها مگر کجاست؟

گفتم رقیب با تو کجا نیست؟ بگذریم


ابری که می‌گذشت به آهنگ گریه گفت:

دنیا مکان ماندن ما نیست، بگذریم


هر چند دشمنم شده‌ای دوست دارمت

بر دوستان گلایه روا نیست، بگذریم

سجاد سامانی

http://persianpoetry.blogfa.com/category/217/98