در شهر عشق رسم وفا نیست بگذریم/ سجاد سامانی
در شهر عشق رسمِ وفا نیست، بگذریم
یارای گفتن گلهها نیست، بگذریم
دردی است در دلم که دوایش نگاه توست
دردا که درد هست و دوا نیست، بگذریم
گفتی رقیب با من تنها مگر کجاست؟
گفتم رقیب با تو کجا نیست؟ بگذریم
ابری که میگذشت به آهنگ گریه گفت:
دنیا مکان ماندن ما نیست، بگذریم
هر چند دشمنم شدهای دوست دارمت
بر دوستان گلایه روا نیست، بگذریم
سجاد سامانی