باغ و گل و مل همه مهیاست/ ملاهادی سبزواری
باغ و گل و مُل همه مهیاست
هنگام تفرج و تماشاست
بخرام برون که بهر تعظیم
عمری است بباغ سرو برپاست
نرگس همه روز چشم بر راه
سنبل همه عمر در تمناست
تا پات مباد رنجه گردد
بر روی زمین ز سبزه دیباست
تا باز چو شور چشمت انگیخت
کز شهر غریو فتنه برخواست
هر قدر به ظرف حسن گنجید
مشاطهٔ صنع بروی آراست
سر دفتر لعبتان شوخت
سر کردهٔ لولیان زیباست
مست از می لعل اوست اسرار
امروز چه حاجتش به صهباست
ملاهادی سبزواری
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۱ توسط : سامیار کشتکار
|
[«حقیقت.!.» هرگز نباید قربانی شود.!.]