تو کیستی؟

که صدایت به آب می‌ماند

تبسمت به گُلِ آفتاب می‌ماند

تنت به پیرهن صورتی و دامن سرخ

به تُنگ نیمه‌پری از شراب می‌ماند

به پشت چشم تو آن سایه‌های رنگارنگ

به نقش قوس و قزح در حباب می‌ماند

تو را شبی سر راهی دو لحظه دیدم و بعد

به خانه یاد تو کردن به خواب می‌ماند

از آن تبسم نوشت به سینه یادی ماند

چو برگ گل که به لای کتاب می‌ماند

کسی که شعر تو را گفت نشئه‌ی سخنش

به مستی مِیِ بی‌رنگ ناب می‌ماند.

مفتون امینی

http://persianpoetry.blogfa.com/category/107/40

مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)