مثل گیسویی که باد آن را پریشان می کند.../ مژگان عباسلو
مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)
مثلِ(همچو) گیسویی که باد آن را پریشان میکند
هر دلی را روزگاری عشق ویران میکند
ناگهان میآید و در سینه میلرزد دلم
هرچه جز یاد تو را با خاک یکسان میکند
با من از این هم دلت بیاعتناتر خواست، باش!
موج را برخورد صخره کی پشیمان میکند ؟!
مثل مادر، عاشق از روز ازل حَسرتکش است
هرکسی او را به زخمی تازه مهمان میکند
اشک میفهمد غم افتادهای مثل مرا
چشم تو از این خیانتها فراوان میکند
عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند
درد بی درمانشان را مرگ درمان میکند
مژگان عباسلو
+ نوشته شده در شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۲ توسط : سامیار کشتکار
|
[«حقیقت.!.» هرگز نباید قربانی شود.!.]