عشقِ من، خاطره‌ی عشقِ من از یاد مبر

یادم ای لاله‌ی شعر و سخن از یاد مبر

آن گُلِ یاسِ سپیدی که به دستم دادی

ای گُلِ یاسِ سپید چمن از یاد مبر

چون ببوسد لب مهتاب گل روی تو را

بوسه‌ام ای گل مهتاب‌تن از یاد مبر

چون پر نرم نسیمی بنوازت رویت

نغمه‌ی نرم غزل‌های من از یاد مبر

اولین غنچه‌‌ی عشق تو به من خندان شد

اولین عشق خود ای سیم‌تن از یاد مبر

یاد باد آنکه مرا یار عزیزت خواندی

یاد این یار عزیز کهن از یاد مبر

از غمت سوخته‌ام با سِتَمَت ساخته‌ام

این همه سوختن و ساختن از یاد مبر

عالم و هرچه در او هست ببر از یادت

لیک دل دادن و عاشق شدن از یاد مبر

دکتر خسرو فرشیدورد

1308ملایر- 1388تهران

http://persianpoetry.blogfa.com/category/209/91