کیست امشب حلقه بر در می‌زند

میهمانی، آشنایی، محرمی؟

یا که ره گم کرده‌ای آزرده جان

تا بیاساید ز رنج ره دمی؟

کیست امشب حلقه بر در می‌زند؟

هرزه مستی رانده از میخانه‌ای

در پیِ میخانه اینجا آمده

تا بگیرد بازهم پیمانه‌ای

کیست امشب حلقه بر در می‌زند؟

رسته از زنجیرها دیوانه‌ای‌ست

با جهانِ دردمندان آشنا

وز جهان عاقلان بیگانه‌ای‌ست؟

کیست امشب حلقه بر در می‌زند؟

سائلی با صد تمنّا آمده؟

یا که محرومی ز محرومان شهر

رانده از هرسو به اینجا آمده

کیست امشب حلقه بر در می‌زند؟

آه...! شیطان است بازی می‌کند

تا بترساند مرا این نیمه‌شب

در پس دَر صحنه‌سازی می‌کند

کیست امشب حلقه بر در می‌زند؟

باد ولگرد است می‌کوبد به دَر

می‌بَرد هر شب مرا از دیده خواب

می‌زند هر دم به این ویرانه سر

کیست امشب حلقه بر در می‌زند؟

هیچ‌کس را من ندارم انتظار؟

پیک غم پیغام مرگ آورده است

تا چه می‌خواهد ز جان بی‌قرار

حمید سبزواری ↓

http://persianpoetry.blogfa.com/category/200/83