«شعر گفتار» چیست؟

ممیزه‌ها و مشخصه‌های «شعر گفتار» کدام است؟

عبارت و اصطلاح «شعر گفتار» طی سالیان اخیر

رواج یافته است اما تاکنون به صورت دقیق آنالیز

و تجزیه و تحلیل نگردیده و روشن نشده است

که منظور از آن چه می‌باشد؟

به کدام نوعی از شعر «شعر گفتار»

اطلاق می‌گردد؟

نخست به این مثال‌ها توجه کنید:

الف:

گل دسته چه خوش‌نما می‌آیی

با خنده و ناز و ادا می‌آیی

نادیده تو را چشم حسد کور شود

ای کبک دری تو از کجا می‌آیی؟

(ناصر نادر؛ بلگ گنگو، چاپ اول، 1384، ص 122)

ب:

هلا..! هلا...! به کجا می‌روید برگردید

قدم نهید به میدان اگرنه نامردید

(محمد کاظم کاظمی؛ قصة سنگ و خشت،

چاپ دوم، انتشارات کتاب نیستان، تهران، 1382، ص 16)
ج:

هرکس به خیالی خوش، این مؤمن و آن کافر

این معجزه می‌بیند، آن صحنه یک ساحر

(محمد شریف سعیدی؛ ماه هزار پاره، چاپ اول،

انتشارات عرفان، تهران، 1382، ص 87)

اگر در این شعرها دقت نمایید، تفاوت آشکاری

را میان آن‌ها می‌بینید.

شعر نخست

با زبان عامیانه و لهجه محلی

سروده شده است.

شعر دوم

لهجه محلی ندارد ولی عناصر زبان گفتار

را در خود حفظ کرده است.

شاعر به کسی می‌ماند که در میدان نبرد ایستاده

رو به دشمن نموده خطاب می‌کند که:

هلا..! هلا...! به کجا می‌روید برگردید...
شعر سوم

با جنبه روایتی بیشتر سروده شده است.

شاعر موضوع خاصی را حکایت می‌کند.

شیوه گفتار در آن دیده نمی‌شود.

«پس «شعر گفتار» آن شعری است که

از «عناصر زبان عامیانه» بهره‌مند باشد.»

تاریخچه:

در این که «شعر گفتار» از چه زمانی آغاز گردید

تاریخ موثقی در دست نیست.

بعضی گفته‌اند سابقه «شعر گفتار» به

گات‌های اوستا بر می‌گردد و از آن زمان

تاکنون ادامه داشته است.

سیدعلی صالحی طی مصاحبه‌ای می‌گوید:

«شعر گفتار» یک میراث کهن است

که ریشه در گات‌های اوستا دارد

و این لایه بسیار پر ظرفیت در خانه شعر فارسی

به حیات خود ادمه داده و با حضور در بخش‌هایی

از غزلیات حافظ به اوج خود رسیده است.

(سایت فارسی بی بی سی، 24 مهر 1386،

مصاحبه رها یگانه با سیدعلی صالحی)

اما اگر به تعریف «شعر گفتار» تأمل نماییم به این نتیجه

می‌رسیم که «شعر گفتار» زمان آغاز ندارد

بلکه توأم با پیدایش شعر حضور یافته است

زیرا «گفتار» نحوه رفتار زبانی است

که همراه با احساس شکل می‌گیرد؛

از آن جایی که شعر نیز از احساس خالی نمی‌باشد

طبعاً این رفتار زبانی می‌تواند در قالب شعر

حضور خود را تثبیت نماید.

از این رو در آثار هر یک از شاعران قدیم

به نوعی از گفتار برمی‌خوریم.

مثلاً در این شعر حافظ می‌خوانیم:

عیشم مدام است از لعل دلخواه

کارم به کام است الحمدلله

از دست زاهد کردیم توبه

وز فعل عابد استغفرالله

ما آنچه امروز به نام «شعر گفتار» مطرح است

و برخی از آن به نام «جنبش شعر گفتار» یاد می‌کنند.

در دوران نیما یوشیج پدید آمد.

نیما با ایجاد تحوّل در ساختار زبان و شعر کلاسیک،

نمونه‌هایی را ارائه داد که در آن‌ها

«شعر گفتار» به صورت ملموس دیده می‌شود.

بعد از آن شاملو توجه خویش را معطوف داشت

و آثار با ارزشی را عرضه نمود

و اين امر ادامه يافت تا اینکه به دهه معاصر می‌رسیم.

در این دهه برخی از شاعران ایرانی مدعی‌اند

که شعر گفتار را ابداع کرده‌اند

چنانچه «سیدعلی صالحی»

که خود مدعی این امر می‌باشد

چنین ابراز نظر می‌کند:

«بعد از دهه چهل خورشیدی با گرایشی که به زبان

آرکائیک و فخیم تحت عنوان «شعر سپید» وجود داشت

و البته ربط چندانی به احمد شاملو نداشت، شعر به

یک نوع اشباع شدگی دچار شده بود. همین اشباع

شدگی مرا تحریک کرد که در اوایل دهه ۶۰ به نوعی

جستجو در شعر دست بزنم و به «شعر گفتار» برسم.»

سید علی صالحی تاریخ رویکرد خویش را به

دهه شصت می‌رساند ولی در عین حال اعتراف می‌کند

که «این حیات تا زمان نیما هم ادامه داشته

و چندین شعر نیما از سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۸

به طرز غریبی به شعر گفتار نزدیک است.»

وی این اعتراف خود را به فروغ نیز

تسرّی می‌دهد و می‌گوید:

«فروغ فرخزاد بدون اینکه این جریان را نامگذاری

و تجزیه و تحلیل کند

ناب‌ترین شعرهای گفتار را سرود.»

http://persianpoetry.blogfa.com