دیشب ای بهتر ز گل ! در عالم خوابم شکفتی

شاخ نیلوفر شدی در چشم پر آبم شکفتی


ای گل وصل ! از تو عطرآگین نشد آغوش گرمم

گر چه بشکفتی ولی در عالم خوابم شکفتی


بر لبش ای بوسۀ شیرین تر از جان ! غنچه کردی

گل شدی بر سینۀ هم رنگ سیمابم شکفتی


شام ابرآلود طبعم را دمی چون روز کردی

آذرخشی بودی و در جان بی تابم شکفتی


یک رگم خالی نماند از گردش تند گلابت

ای گل مستی ! که در جام می نابم شکفتی


بستر خویش از حریری نرم چون مهتاب کردم

تا تو چون گل های شب در باغ مهتابم شکفتی


خوابگاهم شد بهشتی بسترم شد نو بهاری

تا تو ای بهتر ز گل ! در عالم خوابم شکفتی

سیمین بهبهانی

http://persianpoetry.blogfa.com/category/14/9