خوشا کسی که ز عشقش دمی رهائی نیست/ عبید زاکانی
خوشا ! کسی که ز عشقش دمی رهائی نیست
غمش ز رندی و میلش به پارسائی نیست
دل رمیدهٔ شوریدگان رسوائی
شکستهای ست که در بند مومیائی نیست
ز فکر دنیی و عقبی فراغتی دارد
خداشناس که با خلقش آشنائی نیست
غلام همت درویش قانعم کو را
سر بزرگی و سودای پادشاهی نیست
مراد خود مطلب هر زمان ز حضرت حق
که بر در کرمش حاجت گدائی نیست
به کنج عزلت از آن روی گشتهام خرسند
که دیگرم هوس صحبت ریائی نیست
قلندری ست مجرد عبید زاکانی
حریف خواجگی و مرد کدخدائی نیست
عبید زاکانی
+ نوشته شده در شنبه ۱۱ دی ۱۳۹۵ توسط : سامیار کشتکار
|
[«حقیقت.!.» هرگز نباید قربانی شود.!.]