وقتی که آفتاب از تپه ها دمید.../ لک لک سپید/ سلمان هراتی
لک لک سپید
وقتی که آفتاب
از تپهها دمید
روی درخت رفت
یک لک لک سفید
خوشحال و پرامید
آن لک لک قشنگ
فریاد کرد و گفت:
ای صبح سرخ رنگ!
از کوههای سبز
از راههای دور
از درّههای نور
وقتی می آمدی
از سبزه زارها
آیا ندیده ای
فصل بهار را؟
سلمان هراتی
+ نوشته شده در شنبه ۷ اسفند ۱۳۹۵ توسط : سامیار کشتکار
|
[«حقیقت.!.» هرگز نباید قربانی شود.!.]