آن روز که مُردم

آنچه را که یادگار دریاست

به دریا باز دهید

و آنچه را که از آسمان

در دل من مانده است

به آسمان باز گردانید

زمزمه‌ی جنگل

و صدای آبشارها را

به جنگل و آبشارها برگردانید

و اگر ستاره‌ای

در دست‌های من مانده است

آن را به آسمان باز فرستید

و آنگاه تن من را به زمین باز دهید

و قلب من را به سکوت و تاریکی بسپارید

و سپس به آهستگی از من دور شوید

تا هرگز از آمد و رفت شما با خبر نباشم.

بیژن جلالی

مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)