آسمان ریخته در آبی رود طرح اندوه غروب/ سیاوش کسرایی
شالیکار
آسمان ریخته در آبی رود
طرح اندوه غروب
دختری بر لب آب
روی یک سنگ سپید
زیر یک ابر کبود
پای میشوید، پاهای گل و لای اندود
پای میشوید و میاندیشد :
" کار
کار در شالیزار "
در دل رود کبود
میدود سوسوی تک اختر شام
و از آن پیکر تار
که نشسته است بر آن سنگ سپید
گیسوانی شده افشان بر آب
نگهی گمشده در شالیزار
سیاوش کسرایی
[«حقیقت.!.» هرگز نباید قربانی شود.!.]