شادی کنید ای دوستان من شادم و آسوده‌ام

بوی جوانی بشنوید، از پیکر فرسوده‌ام

شادم کنون، شادم کنون، از بند آزادم کنون

فریاد شادی می‌کشد قلب خود را دادم کنون

ای کودکان رهگذر! من چون شما آسوده‌ام

هرچند راه عمر را بیش از شما پیموده‌ام

بازی کنید ای کودکان! بازی‌ست کار زندگی

من هم خزان را دیده‌ام، هم نوبهار زندگی

در کلبه‌ی آرام من آرامش و شادی بود

گر نغمه می‌خواند، دلم گل بانگ آزادی بود

ابوالحسن ورزی

http://persianpoetry.blogfa.com/category/192/77