مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)

خوانند بلندتر خروسان:

آی- آمد صبح، خنده بر لب.

بر باد دِهِ ستیزه‌یِ شب.

از هم گُسَلِ فسانه‌یِ هول،

پیوند نِهِ قطارِ ایّام،

تا بر سرِ این غبارِ جنبنده

بنیانِ دگر کند.

تا در دلِ این ستیزه‌جو طوفان

طوفانِ دگر کند.

آی آمد صبح! چست‌وچالاک

با رقصِ لطیفِ قرمزی‌هاش،

از قلّه‌یِ کوه‌های غمناک

از گوشه‌یِ دشت‌های بس دور،

آی آمد صبح! تا که از خاک

اندوده‌یِ تیرگی کند پاک

وآلوده‌یِ تیرگی بشوید،

آسوده پَرنده‌ای زَند پَر...

نیما یوشیج/ گزیده انتخابی