که بود؟ شهره‌ی عالم به سست‌پیمانی

وفا نکرد و دریغ از کمی پشیمانی

چه گفت؟ گفت فراق تو بر من آسان است

وداع کرد و نمی‌یابمش به آسانی

چه برد؟ تاب مرا برد تاب گیسویش

چه بود جرم تو؟ سرگشتگی، پریشانی

چه کرد؟ عشق مرا کفر خواند و خونم ریخت

چه حکمتی‌ست در این شیوه‌ی مسلمانی؟

چه از تو خواست؟ غزل‌های بی‌رقیب مرا

کجاست ؟ نزد رقیبان، پی غزلخوانی

چرا به عشق چنین ظالمی دچار شدی؟

تو نیز عاشق اویی، خودت نمی‌دانی

سجاد سامانی

http://persianpoetry.blogfa.com/category/217/98