وه چه خوب آمدی صفا کردی/ ایرج میرزا
مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)
خیر مقدم و گله
وه! چه خوب آمدی صفا کردی
چه عجب شد که یاد ما کردی
ای بسا آرزوت میکردم
خوب شد آمدی صفا کردی
آفتاب از کدام سمت دمید
که تو امروز یاد ما کردی
از چه دستی، سحر بلند شدی
که تَفَقُّد به بینوا کردی
قلم پا به اختیار تو بود
یا ز سهوالقلم خطا کردی
بیوفایی مگر چه عیبی داشت
که پشیمان شدی وفا کردی
شب مگر خوابِ تازه دیدی تو
که سحر یاد آشنا کردی
هیچ دیدی که اندر این مدت
از فراقت به ما چهها کردی
دست بردار از دلم ای شاه
که تو این مُلک را گدا کردی
با تو هیچ آشتی نخواهم کرد
با همان پا که آمدی برگرد.!.
ایرج میرزا / شاعر و منتقد اجتماعی
[«حقیقت.!.» هرگز نباید قربانی شود.!.]