صبح در راه است،

باور داشتم اين را

صبح بر اسب سپيدش تند می‌تازد

وين شبِ شب، رنگ می‌بازد.

صبح می‌آيد و من،

در آينه موی سپيدم را

شانه خواهم کرد

قصه‌ی بيدادِ شب را با سپيدِ صُبحدم

افسانه خواهم کرد

نصرت رحمانی/ گزیده

http://persianpoetry.blogfa.com/category/106/39