من بودم و او بود

دیشب همه‌شب در برم آن سلسله‌مو بود

من بودم و او بود

مِی بود و صفا بود و صبا بود و سبو بود

من بودم و او بود

دامان چمن پُرگُل و در دامن گلزار

من بودم و دلدار

مه دلکش و گل نغز و هوا غالیه‌بو بود

من بودم و او بود

آنگه که چمن بود پر از نغمه‌ی بلبل

من بودم و آن گل

آن گل که سراپا همه رنگ و همه بو بود

من بودم و او بود

چشمان من از اشک سعادت شده لبریز

وان گُلبُن نوخیز

چون شاخ گل افتاده به پیرامن جو بود

من بودم و او بود

مِی خورد به صد ناز و به صد ناز مِی‌ام داد

بوسی ز پی‌ام داد

آنجا که نه غیر و نه رقیب و نه عدو بود

من بودم و او بود

او از مِی و من از مِیِ عشقش شده از دست

او سرخوش و من مست

لب بسته و در سینه بسی رازِ مگو بود

من بودم و او بود

گه زیر گَلِ سُرخ و گهی زیر گُلِ زَرد

آن ماه زمین‌گرد

می‌رفت و دلم در پیِ او از همه سو بود

من بودم و او بود

با او به چمن خوش‌دل و سرمست چمیدم

دیدم من و دیدم

نیکویی خو در خور زیبایی رو بود

من بودم و او بود

هم‌صحبت من او شد و هم‌صحبت او من

در دامنِ گلشن

معشوقه نکو، عشق نکو، حالِ نکو بود

من بودم و او بود

از نام و نشانش چه سرایم سخن ای دوست

بگذر زِ من ای دوست

روحِ من و عشقِ من و آمالِ من او بود

من بودم و او بود

پژمان بختیاری/ مستزاد

مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)