تا باد صبا را به گلستان گذری هست/ زیب النسا
مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)
تا باد صبا را به گُلستان گُذری هست
مُرغانِ چمن را به رهِ گُل نظری هست
نومید نباید شدن از گردشِ ایّام
هر شام که آید زِ پیِ آن سَحَری هست
بنشین نفسی بلبلِ شوریده که امروز
با نالهیِ زار دل من هم اثری هست
گر شربتِ وصلت به لبِ تشنه ندارد
بیمار غم عشق تو را چشمِ تَری هست
چشمم به ره قافلهی بوی وصالت
در کوی تو از باد صبا تا خبری هست
بیداد مکن این همهها بر دلِ «مخفی»
اندیشهنما! غیر تو هم دادگری هست
زیب النّسا
شاهدخت گورکانی
از خوشنویسان و شاعران سبک هندی
فرزند ارشد امپراتور اورنگ زیب
دیوان زیبالنّسا (مخفی)
ناشر: امیرکبیر 1381
در 21 سالگی شعر گفتن را آغاز کرد
و از همان آغاز تخلص «مخفی» را برگزید
تا در پشت آن گناه زن بودن خویش را پنهان کند
و از نظرها و طعنهها و کینهها مخفی بماند.
+ نوشته شده در چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ توسط : سامیار کشتکار
|
[«حقیقت.!.» هرگز نباید قربانی شود.!.]