امان ندیده کسی از گزندِ حیلۀ خویش

که حبس کرده خودش را قفس به میلۀ خویش

مباد فتنه چو فانوس در دلت باشد

که نیست راه رهایی هم از فتیلۀ خویش

به فکر فتح جهان آن قبیل می‌افتند

که بر نیامده‌اند از پس قبیلۀ خویش

به فکر فتح جهان‌اند و می‌توانی دید

هزار مسئله دارند در طویلۀ خویش

فغان که این دَله‌دُزدان به وهم گرد زمین

چنان خوش‌اند که فرزند من به تیلۀ خویش

کدام می‌کشدم عنکبوت یا نسّاج

چه‌ها که دیده‌ام از روزنان پیلۀ خویش

حسین جنتی

مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)