خبری داشت کلاغ گفت در گوش درخت/ شکوه قاسم نیا
مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)
خبری داشت کلاغ، گفت در گوش درخت
برگها تکتک ریخت، از سر و دوش درخت
سار از شاخه پرید، بال زد تا تِه باغ
گفت با سبزه و گل، هرچه را گفت کلاغ
دل هر غنچه تپید، رنگ گلبرگ پرید
برگ بیحوصله شد، سبزه خمیازه کشید
شاپرک خواب نبود، پر زد از باغ گذشت
هرچه را دید و شنید، برد تا پهنهی دشت
آهو از دشت گریخت، رمه برگشت به دِه
عاقبت باز رسید، خبر از دشت به دِه
باد هوهو میکرد، ابر هی میبارید
خبر داغ کلاغ، ده به ده میپیچید
شکوه قاسمنیا
[«حقیقت.!.» هرگز نباید قربانی شود.!.]