از یار کهن نمی کنی یاد/ عبدالرحمان جامی
مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)
از یار کهن نمیکنی یاد
این پیشه نو مبارکت باد
فریاد کسی نمیکنی گوش
پیش که کنیم از تو فریاد
با دولت بندگیت هستیم
از خواجگی دو عالم آزاد
شاید که تو را فرشته خوانند
کاین لطف ندارد آدمیزاد
آن سوخته یافت لذّت عشق
کز وصل نشان ندید و جان داد
از شکر جانفزای شیرین
پرویز نیافت ذوق فرهاد
مرغ چمن وفاست جامی
در دام غم و بلا چه افتاد
عبدالرحمان جامی
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۰ فروردین ۱۴۰۴ توسط : سامیار کشتکار
|
[«حقیقت.!.» هرگز نباید قربانی شود.!.]