قایم شده میان تَرَک ها/ فاطمه اختصاری

قایم شده میان تَرَک ها

یا خواب مانده لای تشک ها

یا گم شده ست داخل شک ها

یا واقعاً وجود ندارد

حسّی ست مثل دیدن یک خواب

یا نور ذرّه ذرّه ی مهتاب

یا مثل قرص حل شده در آب

یا آتشی که دود ندارد

درهای بسته پشت درِ باز...

فاطمه اختصاری

ادامه نوشته...

رود اشکم که به دریاچه ی غم می ریزد/ فاطمه اختصاری

رود اشکم که به دریاچه ی غم می ریزد

خوابم از حالت چشم تو به هم می ریزد

گریه ام مثل خودم مثل غمم تکراری ست

بسته ی خالی قرصم پُرِ از بیداری ست

بسته ی خالی یک پنجره در دیوارش

بسته ی خالی یک زن وسط ِ سیگارش...

فاطمه اختصاری

ادامه نوشته...

تهران  و بوی ذرت مکزیکی و غروب/ فاطمه اختصاری

مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)

تهران و بوی ذُرّت مکزیکی و غروب

تهران و چند خاطره‌ی افتضاح و خوب

تهران و خط متروی تجریش تا جنوب

این شهر خسته را به شما می‌سپارمش

تهران سکته کرده‌ی از هر دو پا فلج

تهران وصله‌پینه شده با خطوط کج...

فاطمه اختصاری

ادامه نوشته...

بور ماهی ها از کنار بشقابم/ فاطمه اختصاری

شعر پست مدرن فارسی

بور ماهی ها از کنار بشقابم

به من نگاه بکن! واقعاً تهِ آبم!

که بین جلبک ها نم کشیده اعصابم

شبیه یک بُرشِ بی ادامه از خوابم

دراز می کنی آهسته سمت من دستی

[کنار آکواریوم روبه روی من هستی]»...

فاطمه اختصاری

ادامه نوشته...