تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته/ یغما گلرویی
تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته
جهانی که هر انسانی تو اون خوشبخته خوشبخته
جهانی که تو اون پول و نژاد و قدرت، ارزش نیست
جواب هم صداییها، پلیس ضده شورش نیست
نه بمب هستهای داره نه بمب افکن نه خمپاره
دیگه هیچ بچهای پاشو روی مین جا نمیزاره
همه آزاده آزادن، همه بیدرد بیدردن
تو روزنامه نمیخونی نهنگا خودکشی کردن
جهانی رو تصور کن بدونه نفرتُ باروت
بدونظلم خودکامه بدون وحشتُ طاغوت
جهانی رو تصور کن پر از لبخند و آزادی
لبالب از گل و بوسه، پر از تکراره آبادی
تصور کن اگه حتی تصور کردنش جرمه
اگه با بردن اسمش گلو پر میشه از سرمه
تصور کن جهانی رو که توش زندان یه افسانه است
تمام جنگای دنیا شدن مشمول آتش بس
کسی آقای عالم نیست، برابر با همن مردم
دیگه سهم هر انسانه، تنِ هر دونهی گندم
بدون مرز و محدوده وطن یعنی همه دنیا
تصور کن تو میتونی بشی تعبیر این رؤیا
یغما گلرویی
[«حقیقت.!.» هرگز نباید قربانی شود.!.]