ربط ما و تو نهان تا به کی از بیم رقیبان/ هاتف اصفهانی/ تک بیت
ربط ما و تو نهان تا به کی از بیم رقیبان
گو بداند همهکس ما زِ توییم و تو زِ مایی.!.
هاتف اصفهانی
http://persianpoetry.blogfa.com/category/132/20
مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)
ربط ما و تو نهان تا به کی از بیم رقیبان
گو بداند همهکس ما زِ توییم و تو زِ مایی.!.
هاتف اصفهانی
http://persianpoetry.blogfa.com/category/132/20
مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)
رفتی و دارم ای پسر بی تو دل شکسته ای
جسمی و جسم لاغری جانی و جان خسته ای
می شکنی دل کسان ای پسر آه اگر شبی
سر زند آه آتشین از دل دلشکسته ای...
هاتف اصفهانی
مرجع و مدخل شعر فارسی (Poetry Persian)
می شکنی دلِ کسان ای پسر! آه...! اگر شبی،
سر زند آهِ آتشین از دِلِ دِلشکستهای.!.
هاتف اصفهانی
شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم
خانه به خانه در به در جُستمت و نیافتم
آه ! که تار و پود آن رفت به باد عاشقی
جامه تقویی که من در همه عمر بافتم
بر دلِ من ز بس که جا ، تنگ شد از جدائیت
بی تو به دست خویشتن سینهٔ خود شکافتم
از تف آتش غمم صد ره اگر چه تافتی
آینهسان به هیچ سو رو ز تو برنتافتم
یک ره از او نشد مرا کار دل حزین روا
هاتف ! اگرچه عمرها در ره او شتافتم
هاتف اصفهانی
مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)
شُستم ز مِی در پای خُم دامن ز هر آلودگی
دامن نشُوید کس چرا زآبی بدین پالودگی
میگفت واعظ با کسان، دارد مِی و شاهد زیان
از هیچکس نشنیدهام حرفی بدین بیهودگی
روزی که تن فرسایدم در خاک و جان آسایدم
هر ذرّهی خاکم تو را جوید پس از فرسودگی
ای زاهد آسوده جان! تا چند طعنِ عاشقان
آزار جان ما مکن، شکرانهی آسودگی
من شیخ دامن پاک را، آگاهم از حالِ درون
هاتف! تو از وی بهتری با صد هزار آلودگی
هاتف اصفهانی
شبی فرخنده و روزی هُمايون روزگاری خوش
کسی دارد که دارد در کنار خويش ياری خوش
دل از مهر بُتان برداشتم آسودم اين است اين
اگر دارد شرابي مستی ای ناخوش خماري خوش
خوشم با انتظار اميد وصل يار چون دارم
خوش است آري خزاني کز قفا دارد بهاري خوش
بود در بازي عشق بتان، جان باختن، بردن
ميان دلربايان است و جانبازان قماري خوش
به مسجدها برآرم چند با زهاد بيکاره
خوشا رندان که در ميخانهها دارند کاري خوش
دو روزي بگذرد گو ناخوش از هجرش به من هاتف
که بگذشته است بر من در وصالش روزگاري خوش
هاتف اصفهانی