چشم دریده دارد این شب عجیب/ سیدعلی صالحی
بیبازگشت
چشمِ دَریده دارد این شبِ عجیب
که دندان به طعمِ تازیانه تیز میکند.
بکند...!
ما هم به یاد میآوریم
که هر خاکسترِ دیرپایی، خود
پیراهنِ هزار خرمن از خوابِ آتش است.
پس، پاسخ مرا چه میدهی که باداباد؟!
اینجا، کبریتِ سوخته حتی،
در کمینِ حادثه میدوَد از بغض باد.
سیدعلی صالحی ↓