مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)
صفای گمشده
چه انتظار عظیمی نشسته در دل ما
همیشه منتظریم و کسی نمیآید
صفای گمشده آیا
بر این زمین تهیمانده باز میگردد؟
اگر زمانه به این گونه،
ــ پیشرفت این است
مرا به رجعت تا غار
ــ مسکن اجداد
مدد کنید
که امدادتان گرامی باد
همیشه دلهره با من،
همیشه بیمی هست
که آن نشانهی صدق از زمانه برخیزد
و آفتاب صداقت ز شرق بگریزد.
همیشه میگفتم:
«چهقدر مردن خوب است
چهقدر مردن
ــ در این زمانه که نیکی حقیر و مغلوب است ــ
خوب است»
حمید مصدق
دفتر شعر جداییها(2)
--
زمین تهی است زِ رندان
همین تویی تنها
که عاشقانهترین نغمه را دوباره بخوانی
بخوان به نام گل سرخ و عاشقانه بخوان
«حدیث عشق بیان کن، بدان زبان که تو دانی»
شفیعی کدکنی/ گزیده انتخابی
--
شهر خالی است ز عشاق، بوَد کز طرفی
مَردی از خویش برون آید و کاری بکند
کو کریمی! که ز بزم طربش غمزدهای
جُرعهای درکشد و دفع خماری بکند
حافظ شیرازی/ گزیده انتخابی
--
Absurdity and aimlessness of life
passing of time and suffering
Social History in Iran
Change for the better
--
Waiting for Godot
tragicomedy in 2 acts
Samuel Beckett
tragicomedy is a way to find
hope and laughter in the midst of difficult times.
دیدۀ بد صائب از نازکخیالان دور باد.!.
کز دل صدچاک خود زلف سخن را شانهاند