هر چه بر ما می رود از خواهش دل می رسد/ اصغر عظیمی مهر
هر چه بر ما می رود از خواهش دل می رسد
از دل خُوش باور و کَج فَهم و غافل می رسد
غالباً در وقت اجرایی شدن هر نقشه ای
دست کم در چند جا حتماً به مشکل می رسد...
اصغر عظیمی مهر
هر چه بر ما می رود از خواهش دل می رسد
از دل خُوش باور و کَج فَهم و غافل می رسد
غالباً در وقت اجرایی شدن هر نقشه ای
دست کم در چند جا حتماً به مشکل می رسد...
اصغر عظیمی مهر
کشوری را فتح اگر کردی اسیران را نکش
ارتش از هم گرچه میپاشی امیران را نکش
جنگلی را گر به آتش میکشی دستت درست
در میان دشت دیگر بچهشیران را نکش
ما که هرکاری که میگویی برایت میکنیم
بعد از انجام فرامینت اجیران را نکش
کی کسی کاری به کار گوشهگیران داشته است؟
خواهشی دارم که لطفاً گوشهگیران را نکش
هرچه میخواهی تو با مغز جوانان میکنی
دست کم لطفی کن و مِن بعد پیران را نکش
هرچه سر پایین میاندازم نگاهت با من است
این چنین با بیحیایی سر بزیران را نکش
اصغر عظیمی مهر
بی تو آن ظلمی که شادی کرد با من، غم نکرد
گریه هم یک ذرّه از اندوههایم کم نکرد
«آن قدر دنیای ما با هم تفاوت داشت که
خطبههای عقد هم ما را به هم محرم نکرد!»
راز دور افتادنم از خویش را از کس نپرس
هیچکس ظلمی که من بر نفس خود کردم نکرد
نیست تأثیری در ایما لالها فهمیدهاند
اینکه ده انگشت کار یک زبان را هم نکرد
نه هراس از آتش دوزخ نه اخراج از بهشت
آخرش هم آدمی را هیچچیز آدم نکرد
اصغر عظیمی مهر
هر کسی آمد به دنبال تو دنبالش نکن
هر که پَر زد در هوایت بی پر و بالش نکن
بر خلاف میل تو هر کس که حرفی میزند
زود با یک چشم غُرّه مثل من لالش نکن
دلبری کَی امتیازی انحصاری بوده است؟
تا کسی وابستهات شد جزء اموالش نکن
عاشقی کَی واحد اندازهگیری داشته است؟
عشق را قربانی متراژ و مثقالش نکن
جای خود دارد نوازش وقت خود دارد عِتاب
اسب وقتی میخرامد دست در یالش نکن
رسم صیادی نمیدانی نیفکن دام را
صید اگر از دست تو در رفت دنبالش نکن
اصغر عظیمی مهر
مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)
مست اگر با دست خالی راهی میخانه است
احتمالا در سرش یک فکر بیباکانه است.!.
اصغر عظیمی مهر
متن کامل شعر در لینک زیر ↓
[«حقیقت.!.» هرگز نباید قربانی شود.!.]