http://persianpoetry.blogfa.com

نقدها را بود آیا که عیاری گیرند/ فیض کاشانی

 

مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)

نقدها را بوَد آیا که عیاری گیرند؟

تا همه شیعه‌نمایان پی کاری گیرند؟

هان مکن دعوی ایمان و تشیع فاسق!

زانکه رسوا شوی آن دم که عیاری گیرند!

مهر پیغمبر و آلش به زبان ناید راست

پای تا سر همه باید که قراری گیرند

شیعه بودن که بود پیروی آل رسول

پیروی چه، که ز پرهیز حصاری گیرند

مصلحت دید من آن است که این مدعیّان

ترک گفتار نموده پیِ کاری گیرند

صاحب امر چو ظاهر شود این بُوالهَوَسان

از خجالت ز میان جمله کناری گیرند

نگذارید چنین وضع جهان را ای فیض

در همه کار حسابی و شماری گیرند

فیض کاشانی

گر نکندی بسته ماند اینجا دلت/ فیض کاشانی

 

مرجع و مدخل شعر فارسی (Persian Poetry)

گر نکندی بسته ماند اینجا دلت

تو بمانی بی‌دل آنجا در عذاب

حسرتی ماند به دل آن را که داد

دل به چیزی گر نشد زآن کامیاب

هست دنیا چون سرابی تشنه را

تشنه کی سیراب گردد از سراب

آیدت هر دم سرابی در نظر

سوی آن رانی به تعجیل و شتاب

آن نباشد آب و دیگر هم‌چنین

هرگز از دنیا نگردی کامیاب...

فیض کاشانی

»» ادامه شعر...

بنواز دل شکسته ای را/ فیض کاشانی

 

بنواز دل شکسته‌ای را

رحمی بنمای خسته‌ای را

ميکن چو گذر کنی نگاهی

بر خاک رهت نشسته‌ای را

بيگانه مشو به خويش پيوند

از هر دو جهان گسسته‌ای را

سهل است کنی گر التفاتی

دل بر کَرَم تو بسته‌ای را...

»» ادامه شعر...

من دیوانه گرد هر پری رخسار می گردم/ فیض کاشانی

 

من دیوانه گِرد هر پری‌رخسار می‌گردم

به بوی آن گل خودرو در این گلزار می‌گردم

جهان‌ را سر به سر مست از مِی توحید می‌بینم

گهی کز باده‌‌ی غفلت دمی هشیار می‌گردم

طواف کعبه گر حاجی کند یک‌بار در عمری

من دیوانه هر ساعت به گرد یار می‌گردم...

فیض کاشانی

»» ادامه شعر...

ز تو کی توان جدایی چو تو هست و بود مایی/ فیض کاشانی

 

ز تو کی توان جدایی چو تو هستُ و بود مایی

تو چو هست و بود مایی ز تو کی توان جدایی

دل خلق می‌ربایی به کرشمه‌های پنهان

به کرشمه‌های پنهان دل خلق می‌ربایی

مه روی اگر نمایی ز جهان اثر نماند

ز جهان اثر نماند مه روی اگر نمایی...

فیض کاشانی

»» ادامه شعر...

هشدار که هر ذره حسابست در اینجا/ فیض کاشانی

 

هشدار که هر ذره حساب است در اینجا

دیوان حساب است و کتاب است در اینجا

حشر است و نشور است و صراط است و قیامت

میزان ثواب است و عقاب است در اینجا

فردوس برین است یکی را و یکی را

انکال و جحیم است و عذاب است در اینجا...

فیض کاشانی

»» ادامه شعر...